دِلـــَــم میـــگِـهــ

امام صادق (ع) : دل به نوشته مکتوب اعتمادمیکند وآرام میگیرد. اصول کافی جلد یک صفحه52



امام علی(ع) فرمودند: آگاه باشيد كه دانش آينده،
اخبار گذشته
و درمان دردهايتان
و نظم ميان شما،

در قرآن است

نهج البلاغه ص223 ، خطبه 158

دِلـــَــم میـــگِـهــ

امام صادق (ع) : دل به نوشته مکتوب اعتمادمیکند وآرام میگیرد. اصول کافی جلد یک صفحه52

دِلـــَــم میـــگِـهــ
آخرين نظرات
  • ۱۰ شهریور ۹۵، ۲۳:۲۹ - وخدایی که دراین نزدیکیست ..!
    خداروشکر :)

۱۹ مطلب در تیر ۱۳۹۵ ثبت شده است

منبع : عاقبت نیک

۲ نظر موافقين ۰ مخالفين ۰ ۳۰ تیر ۹۵ ، ۲۱:۴۸


۱ نظر موافقين ۰ مخالفين ۰ ۳۰ تیر ۹۵ ، ۱۲:۴۱

گاهی لازمه یه مدت نباشی تا یه سری چیزا بهت یادآوری بشه...


اینکه آدمای دورورت ..کسایی که گاهی واقعا براشون کم نمیذاری 3 دسته میشن .


دسته اول که انگار منتظر بودن تا تو یه مدت نباشی و آماده برای فراموش کردنت ...


هعـــی انتظار بیجا هعــــــی


دسته دوم کسایی هستن که بعد یه مدت که برمیگردی لطف میکنن میپرسن : عه؟ نبودی یه مدت؟


من اینجا فقط سکوت میکنم :|


من یه عادتی دارم وقتی یه عکسی میگیرم و ازش خوشم نمیاد زوم میکنم روی قسمتهای مختلفش


تو بیشتر موارد حداقل یه جای این عکسه قشنگ شده همون قسمت رو crop میکنم 


یه کارایی مث این یه مدت نبودن همون عکس گرفتن هست از زندگیت ..


حالا دارم crop میکنم دسته سوم آدمای دورورم رو ...نفسشون گرم ...




مرگ نوشت :

بعد از موت میری پیش خدا ... دستت خالی .. دلت خالی ... دورت خالی ...


میگی خدایا بخدا قرار نبود اینطوری باشه


برم یه سر  زمین یه نگاه بندازم ؟؟ میگه برو


میری روی زمین، دیده به حیرت باز میکنی که ای داد بیداد اینا بودن اونایی که من باهاشون عمر و روزگار گذروندم؟؟



وَ اتَّقُوا یَوْماً لا تَجْزی نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَیْئاً وَ لا یُقْبَلُ مِنْها شَفاعَةٌ وَ لا یُؤْخَذُ مِنْها عَدْلٌ وَ لا هُمْ یُنْصَرُونَ(48 بقره) ؛

از آن روز بترسید که کسى مجازات دیگرى را نمى‏پذیرد و نه از او شفاعت پذیرفته مى‏شود و نه غرامت از او قبول خواهد شد و نه یارى میشوند.




تو همه دنیا فقط یه ادمه که میتونه دلی بسوزونه و کاری کنه ...


برو تو آینه ببینش :)


در چه حاله؟؟


تو راه داری میری یه ایت الکرسیم برا اموات بخون :)



یاعلی (ع)



۳ نظر موافقين ۰ مخالفين ۰ ۳۰ تیر ۹۵ ، ۰۰:۳۶

آیا درست است که آتش جهنم برای سادات حرام است و سادات گناهکار در «زمهریر» که سرد است عذاب می شوند؟

خیر درست نیست. چنین آیه و روایتی نیامده است.

 واژه «زَمهَریر» از ماده زَمْهَرَ به معنای «شدت سرما»، می‌باشد و فقط در یک آیه‌ی قرآن کریم بیان شده است، و آن هم در توصیف بهشت و نعمات بهشتیان و نه جهنم:
«مُتَّکِئِینَ فِیهَا عَلَى الْأَرَائِکِ لَا یَرَوْنَ فِیهَا شَمْسًا وَلَا زَمْهَرِیرًا» (الإنسان،۱۳)
در آن [بهشت] بر تختها[ى خویش] تکیه زنند در آنجا نه آفتابى بینند و نه سرمایى.

1⃣ این که خداوند متعال سادات را وارد آتش نمی‌نماید، آتش بر سادات حرام شده است، سادات کافر یا معصیت‌کار در جایی از جهنم به نام زمهریر که سرد است معذب می‌شوند و ...، گمان‌های غلط و خرافه است.

2⃣ ملاک درجات انسان، از اسفلین سافلین گرفته تا اعلی علیین، فقط میزان تقواست. لذا خطاب به همه انسان‌ها (یا ایها الناس) فرمود جنسیّت (مرد و زن)، ملیّت، زبان، نژاد و رنگ و ... به هیچ وجهی ملاک نمی‌باشد و فقط تقوا ملاک است:
«‌یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُم مِّن ذَکَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ» (الحجرات، ۱۳)
اى مردم ما! شما را از مرد و زنى آفریدیم و شما را ملت ملت و قبیله قبیله گردانیدیم تا با یکدیگر شناسایى متقابل حاصل کنید در حقیقت ارجمندترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست بى‏تردید خداوند داناى آگاه است.
 
البته در روایت داریم که «در جهنم نقطه‏اى وجود دارد که از شدت سرما اعضاى بدن از هم متلاشى مى‏شود»، اما قید نشده که آنجا مخصوص سادات است و یا آتش جهنم بر سادات حرام شده و به زمهریر می‌روند؟!
 خیر. بلکه عذاب یکی از طبقات جهنم، سرمای شدید است و جای گرفتن در طبقات بهشت و متنعم شدن از نعمت‌هایش و یا جای گرفتن در طبقات جهنم، طول مدت و معذب شدن به عذاب‌هایش نیز متناسب به اعتقادات و اعمال انسان‌ها می‌باشد.


منبع : کانال اعجاز قران کریم @Quran_Mobin

۱ نظر موافقين ۰ مخالفين ۰ ۲۹ تیر ۹۵ ، ۱۰:۳۵

آیا در قرآن به اینکه (دوست پسر و دوست دختر) با یکدیگر نامحرم هستند اشاره ای شده است؟

 بله
خداوندی که انسان را خلق نموده و راه‌های رسیدن به کمال و سعادت دنیا و آخرت را به نشان داده و با بیان چگونگی روابط انسان با هر شخص در جامعه، به گونه‌ای که هم رفع نیازش را نماید و هم سبب کمالش گردد، قوانینی وضع نموده است، نه تنها خود بهتر از هر کس دیگری می‌داند که انسان (اعم از مذکر یا مؤنث) به جنس مخالف نیاز دارد، بلکه می‌فرماید:
خودم در قوانین تکوینی خلقتم، و بر اساس علم و حکمتم این غریزه و محبت را به شما داده‌ام. هم چنان که نیاز و محبت چیزهای دیگری را نیز بر شما قرار داده‌ام.

اما اگر انسان برای رفع هر نیازش بدون هیچ قانونی که منتج به فایده‌ی او شود عمل کند، از تعقل و اراده‌ی خود که وجه متمایز او با حیوانات است، هیچ بهره‌ای نمی‌برد و لذا چون حیوانات و بلکه پست‌تر می‌گردد (کالانعام بل هم اضل).

لذا برای هر فعلی قانونی وضع نمود و در این قانون بهترین‌ها را حلال و مضرات را حرام نمود. یا به تعبیری دیگر، اصل‌ها را حلال و بدل‌های تقلبی را حرام نمود.

در آیه‌ی ۵ از سوره‌ی مائده نیز ابتدا می‌فرماید: «أُحِلَّ لَکُمُ الطَّیِّبات‏»، یعنی آن چه پاک، طاهر، نیکو و مفید است را بر شما حلال نمودم.

سپس به برخی از نیازهای ضروری مانند «خوردن» اشاره نموده و پس از بیان حکم آنها، به نیاز «مرد و زن» به یک‌ دیگر پرداخته است و پس از بیان ضرورت برقراری روابط و انحصار نیکو و حلال بودن آن به شکل ازدواج (نکاح)،‌ تأکید می‌فرماید: «غَیْرَ مُسافِحینَ وَ لا مُتَّخِذی أَخْدان‏»، یعنی این رابطه نباید به شکل رفیق‌گیری (همان دوست دختر و پسر) و زناکاری باشد.

البته اگر دقت فرمایید در ادامه نیز می فرماید: هر کس کافر شود، یعنی ایمان و قوانین اسلامی را بپوشاند،‌ یا به تعبیر عمل نکند، «حَبِطَ عَمَلُه‏»، عملش تباه می‌شود. یعنی تلاشش به جایی نمی‌رسد و فایده‌ای نمی‌برد و در نتیجه در آخرت نیز «مِنَ الْخاسِرین‏»، یعنی از زیانکاران خواهد بود. و ما امروز در سرتاسر عالم و در جامعه‌ی خودمان نیز شاهدیم که روابط زن و مرد به شکل دوست، هیچ‌گاه سرانجام نیکویی برای طرفین نداشته است.

منبع : کانال اعجاز قران کریم @Quran_Mobin

۰ نظر موافقين ۰ مخالفين ۰ ۲۹ تیر ۹۵ ، ۱۰:۲۹
این ایه رو همراه با ترجمه بخونین

من از خوندنش خیلی حیرت کردم

چند تفسیر و توضیح درموردش خوندم

اما چیزی که ب دلم نشت صحبت های حاج اقا قرائتی (خداخیرشون بده ) بود

این لینک کلیپش

یه سایت خوب هم برای تفسیر هست ایناهاش ----->     تفسیـــر نــــور


۱ نظر موافقين ۰ مخالفين ۰ ۲۸ تیر ۹۵ ، ۲۲:۱۱

داشتم بعد از مدتها سرمیزدم به وب دوستام


صاحب وب هایی مث و خدایی که در این نزدیکیست


دلانـــــه


صحبت جانانــه


و...


رو دوستشون دارم


چه قلم شیوایی دارن .. چقدر دلنشینه صحبتاشون :)


خدایا برکت بده به قلم زیباشون بحق امیر المومنین


و


ذهن و دلمون رو روشن کن بنور خودت


دوتا حدیث از امام صادق یاد گرفتم امروز ازشون :


1)

کُن لِما لا تَرجُو أرجی مِنکَ لِما تَرجُو. فاِنَّ مُوسَی بنَ عِمرانَ(ع( خَرَجَ لِیَقتَبِسَ لِأَهلِهِ ناراً فَرَجَعَ الیهم وَ هُوَ رسولٌ نَبِیٌّ. فَأَصلَحَ اللهُ تبارَک و تعالی أمرَ عّبدِه و نبیِّه موسی (ع) فی لَیلَةٍ. وَ هکَذا یَفعَلُ اللهُ تَبارَکَ وَ تَعالی بِالقائِمِ الثانی عَشَرَ مِنَ الاَئِمَةِ(ع) یُصلِحُ لَهُ أَمرَه فی لیلةٍ کما أصلَحَ أمرَ نَبّیِّه موسی(ع) و یُخرِجُهُ مِنَ الحَیرَةِ وَ الغَیبَةِ اِلی نُورِ الفَرَجِ و الظُهورِ

به چیزی که امید (وقوعش را) نداری از آنچه امید (وقوعش را) داری، امیدوارتر باش! همانا

حضرت موسی بن عمران(ع) رفت تا برای اهل خود آتشی به دست آورد، پس در حالی که پیامبرِ

فرستاده شده بود به سوی ایشان بازگشت. پس خداوند کار بنده و پیامبرش موسی(ع) را در یک

شب اصلاح فرمود. و خداوند تبارک و تعالی در مورد حضرت قائم امام دوازدهم(ع) نیز چنین

عمل می کند. کار (ظهور) ایشان را در یک شب اصلاح می فرماید، همان طور که کار پیامبرش

موسی(ع) را اصلاح کرد، و ایشان را از حیرت و غیبت به سوی روشنایی فرج و ظهور در می

آورد. (کمال الدین باب 6 انتهای ح 13)


2)

امام صادق ع:
دل به نوشته مکتوب اعتمادمیکند وآرام میگیرد.
اصول کافی
جلد یک صفحه52


فعلا نظرم اینه که با ذکر منبع کپی کنیدbesme-rabbel-hossein.blog.ir

حسابیم هواییم کردن :(

مشهد...کربلا...حرم

ولی دمشون گرم

هعــــــــــــــــــــــی دعا کنیم برای هم ..کربلای اربعین امسال روزیمون ان شالله

اللهم الرزقنا کربلا







۰ نظر موافقين ۱ مخالفين ۰ ۲۸ تیر ۹۵ ، ۱۶:۱۷

دنبال جواب یه سوالی بودم که به یه موضوع جالب دیگه ای برخوردم با این مضمون :



 آیا از آیات قرآن، چنین استنباط می‌شود که:

قرآن تنها مختص عرب زبانان نازل شده و مخاطب آن غیر اعراب نیستند؟


پایگاه علمی فرهنگی محمد به طور مفصل و خیلی خوب پاسخ این سوال رو داده


توصیه میکنم مطالعش کنین .

۲ نظر موافقين ۰ مخالفين ۰ ۲۷ تیر ۹۵ ، ۲۱:۲۵

اگه دقت کرده باشین تو ایه 9 سوره مبارکه سجده آمده که :


ثُمَّ سَوّاهُ وَ نَفَخَ فِیهِ مِنْ رُوحِهِ وَ جَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ قَلِیلاً ما تَشْکُرُونَ



سپس (اندام) او را موزون ساخت و از روح خویش در وى دمید; و براى شما گوش و چشمها و دلها قرار داد، اما کمتر شکر نعمت هاى او را به جا مى آورید.


برام سوال شد که چرا سمع (گوش) مفرد استفاده شده اما چشم و قلب جمع بکار رفته اند؟؟



در آیه فوق، مانند بسیارى دیگر از آیات قرآن، «قلب و بصر» به صورت جمع (قلوب و ابصار) آمده ولى «سمع»، همه جا در قرآن به صورت مفرد ذکر شده است این تفاوت، حتماً نکته اى دارد، نکته آن چیست؟


پاسخ: درست است که «سمع» در قرآن همه جا به صورت مفرد آمده و به صورت جمع (اسماع) نیامده است ولى «قلب و بصر» گاهى به صورت جمع مانند آیه فوق و گاهى به صورت مفرد مانند آیه 23 سوره «جاثیه» آمده است: (وَ خَتَمَ عَلى سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلى بَصَرِهِ غِشاوَة).
عالم بزرگوار مرحوم شیخ «طوسى» در تفسیر «تبیان» از یکى از ادباى معروف چنین نقل مى کند: علت مفرد آمدن «سمع» ممکن است یکى از دو چیز باشد:
نخست: این که «سمع» گاهى به عنوان اسم جمع به کار مى رود و مى دانیم که در اسم جمع معنى جمع افتاده و نیازى به جمع بستن ندارد.
دیگر: این که «سمع» مى تواند معنى مصدرى داشته باشد و مى دانیم مصدر دلالت بر کم و زیاد هر دو مى کند و نیازى به جمع بستن ندارد.
به علاوه مى توان وجه ذوقى و علمى دیگرى براى این تفاوت گفت و آن این که: تنوع ادراکات قلبى و مشاهدات با چشم، نسبت به «مسموعات» فوق العاده بیشتر است و به خاطر این تفاوت، قلوب و ابصار به صورت جمع ذکر شده ولى «سمع» به صورت مفرد آمده است.
در فیزیک جدید نیز مى خوانیم: امواج صوتى قابل استماع تعداد نسبتاً محدودى است و از چندین ده هزار تجاوز نمى کند.
در حالى که امواج نورها و رنگ هائى که قابل رؤیت هستند از میلیون ها مى گذرد (دقت کنید).


منبع : سایت آیت الله مکارم شیرازی


سبحان الله

۱ نظر موافقين ۰ مخالفين ۰ ۲۷ تیر ۹۵ ، ۱۵:۴۵

قلم ریز و متن طولانی...ولی شیرینه :)


در سوره سجده آیه 5 روز قیامت را هزار سال بشرى مى داند ولى در سوره معراج آیه 4، معادل پنجاه هزار سال بشرى مى داند، این دو تعبیر چطور توجیه مى شود؟ 

یکى از نشانه ها و آیات الهى گردش ایام و به وجود آمدن شب و روز است که اگر کسى پیرامون آن ها فکر و اندیشه نماید به وجود خدا و یگانگى آن یقین پیدا مى کند و سعادت دنیا و آخرت را به دست مى آورد.

قبل از هر چیز باید به معنى و مفهوم سال توجه شود به این بیان که سال مرکب از ماه است و ماه هم از روز تشکیل مى شود و روز در زبان عرب که «یوم» است معانى متعددى دارد که یکى از آن معانى همان معناى متعارف یعنى مدت زمان بین طلوع خورشید تا غروب آن است، و در عرب معمولى مردم هم بعضى وقت ها این لفظ به متعارف خود استعمال نمى شود بلکه به معنى دوران است، مثلا مى گوییم روزى رژیم استبداد در ایران حکومت مى کرد یا این که روزى زمین یکپارچه آتش بود، و هزاران مثال دیگر. و در یک جاى کلام امیر المؤمنین(علیه السلام) به معناى روزگار استعمال شده در معانى متعدد، مثلا از قیامت تعبیر به شده به «روز قیامت» و این تعبیر شاهد بر این است که مجموع کارهاى قیامت از قبیل حساب رسى خلایق با آن مدت طولانى که دارد روز قیامت نامیده شد، و اصلا در قیامت شب و روزى وجود ندارد چون که شب و روز از گردش زمین به دور خورشید به وجود مى آید و روز قیامت نه زمین و نه خورشید به این کیفیت باقى نمى مانند تا روز و شب تشکیل شود.

با توجه به مطالب یاد شده خداوند در سوره ى سجده آیه 5 مى فرماید: (فِی یَوْم کانَ مِقْدارُهُ أَلْفَ سَنَة مِمّا تَعُدُّونَ); یعنى که خداى تعالى تدبیر امور را در ظرفى انجام مى دهد که اگر با مقدار حرکت و حوادث زمین تطبیق شود با هزار سال از سالهایى که شما ساکن زمین مى شمارید برابر مى گردد، ناگزیر مراد از آن، ظرفى خواهد بود که اگر با مقدار حرکت و حوادث زمینى تطبیق شود هزار سال از سالهایى که ما مى شماریم خواهد شد، و در آیه 4 سوره معارج در مورد طول روز قیامت مى خوانیم که (تَعْرُجُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ إِلَیْهِ فِی یَوْم کانَ مِقْدارُهُ خَمْسِینَ أَلْفَ سَنَة) فرشتگان و روح به سوى او عروج مى کنند در روزى که پنجاه هزار سال است، اگر به ظاهر این دو آیه بنگریم مى بینیم که با هم منافات دارند که چگونه مى توان میان آیه مورد بحث که مقدار آن را فقط یک هزار سال تعیین مى کند و آیه سوره معارج جمع کرد؟ یکى از توجیهات در پاسخ این سؤال در حدیثى که در امالى شیخ طوسى از امام صادق(علیه السلام) نقل شده آمده است، در این حدیث آن حضرت فرمودند: «ان فى القیامة خمسین موقفا، کل موقف مثل الف سنة مما تعدون، ثم تلا هذه الایة فى یوم کان مقداره خمسین الف سنة»( ) در قیامت پنجاه موقف (محل توقف براى رسیدگى به اعمال و حساب) است که هر موقفى به اندازه یک هزار سال از سالهایى است که شما مى شمرید، سپس این آیه را تلاوت فرمود: در روزى که مقدارش پنجاه هزار سال است، توجیه دیگرى که در مورد جمع بین آن دو گفته اند این است که آن پنجاه هزار سال دشوار و سخت، بر کافران این گونه مى باشد تا به خاطر کفرشان مشقت بیشترى بکشند و بر مؤمنان این چنین سختى و دشوارى و طولانى بودن نیست، مثلا روایتى در تفسیر مجمع البیان داریم که: «أبو سعید الخدرى قال: قیل یا رسول الله! ما أطول هذا الیوم؟ فقال: و الذى نفس محمد بیده إنه لیخف على المؤمن حتى یکون أخف علیه من صلاة مکتوبة یصلیها فى الدنیا»( ) ابو سعید خدرى گوید: «بعد از نزول آیه 5 سوره سجده) به پیامبر اسلام عرض شد که یا رسول الله چقدر این روز طولانى است؟ حضرت در جواب فرمودند: قسم به آن کسى که جانم در دست قدرت اوست، مکث و توقف مومن در قیامت مثل کسى است که یک نماز واجب خود را به خواند یعنى براى مومن خیلى زود مى گذرد، این مسئله یک امر طبیعى است که اگر جایى بر کسى سخت بگذرد زمان براى او به کندى مى رود مثلا اگر یک ماه بود مى گوید براى من یک سال گذشت، اما اگر جایش راحت باشد ولو این که یک سال هم بگذرد مى گوید مثل این که یک ماه هم نشده و این مدت تمام شد، و این گونه تعبیرات از باب مبالغه است و در مکالمات روزمره مردم هم فراوان دیده مى شود، البته این تعبیرات منافاتى با این مطلب نیز ندارد که عدد هزار و پنجاه هزار در اینجا عدد شماره اى نباشد، بلکه هر کدام براى تکثیر و بیان فزونى باشد، یعنى در قیامت پنجاه موقف است که در هر موقفى انسان مدت بسیار زیادى باید توقف کند.

 

قسمتی از کتاب بررسى شبهات تناقضات در قرآن


منبع : بانک مقالات مرتبط با شبهات قرانی

۰ نظر موافقين ۰ مخالفين ۰ ۲۷ تیر ۹۵ ، ۱۴:۳۱