دِلـــَــم میـــگِـهــ

امام صادق (ع) : دل به نوشته مکتوب اعتمادمیکند وآرام میگیرد. اصول کافی جلد یک صفحه52



امام علی(ع) فرمودند: آگاه باشيد كه دانش آينده،
اخبار گذشته
و درمان دردهايتان
و نظم ميان شما،

در قرآن است

نهج البلاغه ص223 ، خطبه 158

دِلـــَــم میـــگِـهــ

امام صادق (ع) : دل به نوشته مکتوب اعتمادمیکند وآرام میگیرد. اصول کافی جلد یک صفحه52

دِلـــَــم میـــگِـهــ
آخرين نظرات
  • ۱۰ شهریور ۹۵، ۲۳:۲۹ - وخدایی که دراین نزدیکیست ..!
    خداروشکر :)

۲۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «reihane258» ثبت شده است

داشتم بعد از مدتها سرمیزدم به وب دوستام


صاحب وب هایی مث و خدایی که در این نزدیکیست


دلانـــــه


صحبت جانانــه


و...


رو دوستشون دارم


چه قلم شیوایی دارن .. چقدر دلنشینه صحبتاشون :)


خدایا برکت بده به قلم زیباشون بحق امیر المومنین


و


ذهن و دلمون رو روشن کن بنور خودت


دوتا حدیث از امام صادق یاد گرفتم امروز ازشون :


1)

کُن لِما لا تَرجُو أرجی مِنکَ لِما تَرجُو. فاِنَّ مُوسَی بنَ عِمرانَ(ع( خَرَجَ لِیَقتَبِسَ لِأَهلِهِ ناراً فَرَجَعَ الیهم وَ هُوَ رسولٌ نَبِیٌّ. فَأَصلَحَ اللهُ تبارَک و تعالی أمرَ عّبدِه و نبیِّه موسی (ع) فی لَیلَةٍ. وَ هکَذا یَفعَلُ اللهُ تَبارَکَ وَ تَعالی بِالقائِمِ الثانی عَشَرَ مِنَ الاَئِمَةِ(ع) یُصلِحُ لَهُ أَمرَه فی لیلةٍ کما أصلَحَ أمرَ نَبّیِّه موسی(ع) و یُخرِجُهُ مِنَ الحَیرَةِ وَ الغَیبَةِ اِلی نُورِ الفَرَجِ و الظُهورِ

به چیزی که امید (وقوعش را) نداری از آنچه امید (وقوعش را) داری، امیدوارتر باش! همانا

حضرت موسی بن عمران(ع) رفت تا برای اهل خود آتشی به دست آورد، پس در حالی که پیامبرِ

فرستاده شده بود به سوی ایشان بازگشت. پس خداوند کار بنده و پیامبرش موسی(ع) را در یک

شب اصلاح فرمود. و خداوند تبارک و تعالی در مورد حضرت قائم امام دوازدهم(ع) نیز چنین

عمل می کند. کار (ظهور) ایشان را در یک شب اصلاح می فرماید، همان طور که کار پیامبرش

موسی(ع) را اصلاح کرد، و ایشان را از حیرت و غیبت به سوی روشنایی فرج و ظهور در می

آورد. (کمال الدین باب 6 انتهای ح 13)


2)

امام صادق ع:
دل به نوشته مکتوب اعتمادمیکند وآرام میگیرد.
اصول کافی
جلد یک صفحه52


فعلا نظرم اینه که با ذکر منبع کپی کنیدbesme-rabbel-hossein.blog.ir

حسابیم هواییم کردن :(

مشهد...کربلا...حرم

ولی دمشون گرم

هعــــــــــــــــــــــی دعا کنیم برای هم ..کربلای اربعین امسال روزیمون ان شالله

اللهم الرزقنا کربلا







۰ نظر موافقين ۱ مخالفين ۰ ۲۸ تیر ۹۵ ، ۱۶:۱۷

در توضیح مدتی که نبودم :


گاهی تو لاک رفتن و انزوا و تفکر خیلی لازم میشه ..


**************************************************


یه تصمیمی گرفتم!


قران معجزه خیییییییییییییییییییییلی بزرگیه ..کاملا غیر قابل وصف


هر حرف به حرفش جای تفکر داره ...


گاهی پیش میاد آیه ای از قران سوال میشه برام


خدا توفیق بده میرم دنبالش


میخام ازین ببعد ان شالله اینجام بذارمش :)




أَللهُمَ أجعَلِ القـُرآنَ لَنـَا فِـی الدُنیَا قَـَرِینـًا

وَ فـِی ألقـَبرِمُـونِـسًـا وَ أنیسًـا

وَ عَلَی الصـِّراتِ نـُورًا وَ دَلِیلـًا

وَ فـِی ألجَنـَّةِ رَفِیقـًا وَ شَفِیقـًا



یاعلی (ع)


۲ نظر موافقين ۰ مخالفين ۰ ۲۷ تیر ۹۵ ، ۱۴:۲۸

چه خفه کنندست التزام ناخود آگاه به امور ...


بنظرم همه ی آدما به نوعی خودآزاری دچارند !


از عمق سخنم همین بس که : آه از مردم ...


فکر میکنم بیشتر ادما یکی از گناهانشون که بخاطرش مورد عقوبت و عذاب الهی واقع میشن گناهِ مردم بودنه.


اونایی که میرن توی زمره ی افرادی که ادم میترسه حرکتی انجام بده و از گزند وجودشون* در امان نمونه.


همه ی این عذاب ها از نا آگاهی یه عده ای نشأت میگیره و چوبشو یه عده ی دیگه میخورن.


آخ اگه اون عده ، ادمایی که رنگ تحصیل و جامعه بخودشون ندیدن و کورکورانه تو مسیر اجدادشون میتازن باشن...که جهانی رو میتونن با این جهلشون به نابودی بکشن ...


میدونین عمق فاجعه کجاست؟؟


اینکه خودشون رو در هر زمینه ای علامه ی دهر میبینن...


مولای کائنات علی (ع) میفرمایند : بزرگترین مصیبت ها نادانیست **


همچنین فرموده اند : نادانی ریشه ی همه ی بدیهاست**


خالق علی میفرماید : فلا تکونن من الجاهلین ***


خدایا حفظمان کن از مرض جهل و مریض جاهل


آمیــــــن


ذهنتون پرعلم

دلتون سرشار از حکمت


علی یارتون


پ.ن : پیدا کردن دلیل انتخاب عنوان به عهده خودتون :)

______________________________________________

*انواع حرفها..رفتارها..یا حتی حرکات ظریف پلیدانه خانمان سوز

** تصنیف غررالحکم و دررالکلم - ص 73


*** سوره مبارکه انعام ایه  35



۲ نظر موافقين ۰ مخالفين ۰ ۲۱ تیر ۹۵ ، ۰۱:۳۲

یـــافتـــمــش آن یــار را 

نـگـــــــــار دلــــــدار را

تا دیــــدمش بگفـتــــــم

نَنشانی این بُخـــــار را

کین دل جُزین نـــــدارد

دستی بیاز و مهر ورز

مجـــنون بی قـــرار را

تا دیگـــــران ببیننـــــد

آن مـــــــِـی اثر ندارد


پ.ن :شعر از صاحب همین دله :)

۰ نظر موافقين ۰ مخالفين ۰ ۱۸ تیر ۹۵ ، ۰۱:۳۴

الایاایهاالجان

تو ای معشوقِ ریحان

ای که کنی هر آن ، بر بنده ات مراعات

بر من مگیر ای عشق این قِلَّتِ عبادات

ای که تو را خواب و خشمی فرا نگیرد

ایا رواست این عبد بی بخششت بمیرد؟



پ.ن : فقط دل نوشتس ..از دل برآمده :)


ادعای شاعری ندارم و خوشحال میشم اگه نظری برای ترمیم بدین


۱ نظر موافقين ۰ مخالفين ۰ ۱۸ تیر ۹۵ ، ۰۱:۰۶
جنون نهان نمیشود

برقصان قلمت را ریحان بانو

آرام کن این شوره زار را با طوفانی از فریاد !!

قیام کردست قلم

بیا امشبی را ب بزم بگذرانیم

به شراب بُـــکاء مست شویم و دیوانه وار بکوبیم درگه منزل یار

شرمگین بایست در انتظار

که گر اوست دلدار

سینه را بشکاف..تا فرمود : اَلیسَ اللهُ بِکاف ؟

بجوش و بخروش بلی را به مَثَل مَن یخاف



پ.ن : متن از صاحب این ذهن پرآشوب بود :)

تصویر همچنین :)




۰ نظر موافقين ۰ مخالفين ۰ ۱۷ تیر ۹۵ ، ۱۶:۰۰

۰ نظر موافقين ۰ مخالفين ۰ ۱۷ تیر ۹۵ ، ۱۵:۱۷


عشق یعنی کربلا یعنی من و تنها حـــرم 
عشق یعنی عکس سلفی یادگاری با حرم 

ای خدا این روزها
شش گوشه می خواهد دلم 
عشق یعنی اربعین پای پیاده تا حرم...

۱ نظر موافقين ۰ مخالفين ۰ ۱۲ تیر ۹۵ ، ۱۲:۳۹


بعد از اخرین پستم ..خیلی وقتا خواستم بیام ی چی بذارم اینجا


گاهی نوشته هام رو هم جفت و جور کردم ولی نشد!!


حالا بماند که این نشد گفتن ها 80 درصد عمر مارو براحتی ب بازی میگیرن ..


  زندگیم تا الان به دو قسمت تقسیم میشه :)


قبل از اعتکاف 95 و بعد از اعتکاف 95


تا باشه ازین شکافا ; تو بازه زمانی زندگی ادما :)


و خدا کنه ازین عمیق تر و موثرترش هم  در جهت بهبودی اوضاع ایجاد شه ..


آمین


و اما در مورد تصویر


شاید با حس و حال و افکارِ الانم نویز دار شه ...


اما هممون تجربه کردیم چنین چیزی رو..حس غریب اشناییه !!


به طور حتم باید هر کسی این رو تو وجود خودش ریشه یابی کنه



بنظرتون از دست اند در کاران این اشوب اینها نیستند: ؟؟


☻ یادمون میره شیرین سخن مولانا رو :


از کجا آمده ام ؟ آمدنم بهر چه بود؟

به کجا میروم آخر ننمایی وطنم


و یا



ز کـــــجا آمــــــــده​ای مــــــی​دانی            ز میــــان حــــــــــرم سبـــــحانی

یاد کـــــن هیــــچ به یـــــــــادت آید            آن مــــــقامات خـــــوش روحانی

پس فراموش شدســــــــــتت آن​ها            لاجـــــــرم خیــــــره و سرگردانی

جان فروشی به یکی مشتی خاک           این چــــه بیع است بدین ارزانی

بازده خــــــاک و بدان قیــــمت خود            نی غـــــلامی ملکی سـلطانی

جهـــــت تــــــو ز فلـــــــــک آمده​اند            خوبـــــــرویان خـــــــــوش پنهانی


امیدوارم گرفته باشینش 0_^


☻ انسان ذاتا نیاز به یه همدم داره و پاسخگویی به این خواسته های ادمی


راه و روش داره و برمیگرده به مورد اول :)


☻ خیلی دلیل ب ذهنم اومد ولی هر کدوم رو خواستم بنویسم دیدم تهش میرسه به همون مورد اول ..


همون مورد اول بدووووون اغراق یک عمـــــــــــــــر نیاز به تفکر و مراقبت داره


حواسمون جمع

دلمون شاد

یا علی




۷ نظر موافقين ۳ مخالفين ۰ ۳۰ خرداد ۹۵ ، ۱۵:۲۷

تو دانشگاه یهو دلم گرفت! نمیدونم که دلیلش رو میدونم یا نه..


دلیلش نه با عقلم همسازه و نه با احساسم چِفت میشه .


هم به تن عقلم گریه میکنه و هم به تن احساسم گشاده ..نه تنگه .. همین دیگه!!تکلیفم با خودم مشخص نیست :|

کاش اون چیزایی ک تو وجودمه از همین خودکار خالی شه رو این برگه بیچاره.


شاید براش سنگین باشه اما کاش فداکاری کنه . کاش احساس مثل الکتریسیته بود که از یه چیزایی عبور میکرد

میشد تخلیه کرد قلب رو .. میشد بارِ حسها و افکار  + و - رو یه جوری از هم جدا کرد و راهی بود که منفی هاشو تخلیه کرد.

مثل آزمایش گوی فلزی کتاب علوم :)

کاش آدمها ترکیبی از خاصیت های بقیه موجودات رو هم داشتند...

مثل خاصیت پیله پیچیدن کرم ابریشم و پروانگی کردن حتی ب بهای کم شدن عمر...

پرواز حتی در عوض تهدید خطرات بیشتر...

یا خواب زمستونی خرس ها :)

خوابیدن برای یه مدتی !

عاره خب !! از زندگیم دارم لذت میبرم ..چرا لذت نبرم؟؟

باید از هدیه لذت برد..باید برات با ارزش باشه .باید به بهترین وجه هواشو داشته باشی.

زندگی ، هدیه عشقم بمنه :)

با تمام وجودش اونو بهم هدیه داده کلی ذوق کرده برای دادنش بهم ^_^

بی انصافیه بی میلی نشون بدم..

درد شکستن دلو تجربه کردم ( ب نظرم تجربش از ملزومات زندگیه *_^ )

نباید بذارم دل عشقم بشکنه ..برای همین با کمال میل این هدیه رو میپذیرم و ازش لذت میبرم :)

طوری باهاش رفتار میکنم که کسی ک بهم هدیه اش داده وقتی ببینه کیف کنه .. ذوق کنه ...

قضیه این خواب زمستونی ..این پیله تا پروانه شدن هم بحث ناراضی بودن از زندگیم نیس.

وقتی یه گل طبیعی کادو میگیری میدونی که بعد یه مدتی دیگه نخواهی داشتش ، اما تمام تلاشتو میکنی برای نگه داشتنش

بوی خوبی داره..بوش میکنی و ازش لذت میبری..اما ممکنه بین این لذت بردنا از بو کردنش عطست بگیره

این حال الانم اون عطسه هس @_@

میدونم زندگیم ابدی نیس!!

خود این گل یه روزی از بین میره اما اگه ازش عکسای خوشکل بگیرم و توی جانمازم ازش نگه داری کنم ،

بوش تا مدتها حتی بعد از نبودنش توی جانمازم هست..

عکسای خوشکلش وال پیپر گوشم میتونه باشه ..زندگی رو هم اینجوری میشه ابدیش کرد .


خدا هم اول بعضی سوره ها رمزی صحبت کرده..پس اشکالی نداره اگه منم یه چیزایی تو دلم بمونه ...

بیش ازین نشکنم کمر این کاغذو...

راز تا وقتی تو سینه هست رازه ... ( قسمتی از یکی از احادیث امام علی (ع) )

و در آخر تشکر میکنم از :

رمانی که خواهر گلیمو مشغول کرد..

قلمی که همراهیم کرد..

سکوت چند دقیقه ای نمازخونه دانشگاه

جاتون خالی عاخرِ نوشتنم یَک آآآآخییییشششش گفتم :)

و بعد نوشتم :

الان آروم ترم ..

دعا کنین بدخیم نباشه تومورِ احساسِ بلاتکلیفم و پاسخ بده این جراحی های کوتاه ..

و کم کم ..تیکه تیکه سرازیر بشه تا تموم شدن ...         

                                                                               آمیــــن


هرچند خواهری مرضیه جانم میگه حرف دل کم و زیاد نداره اما بازهم عذر تقصیر بابت تفصیل ..


یاعلی


 

۴ نظر موافقين ۲ مخالفين ۰ ۱۵ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۸:۴۰